مناجات ماه رمضانی با خداوند کریم
دوبـاره دست به روی سر گدا بکشید دوباره پرده به روی گـنـاه ما بکـشید بیآبـرو و خـطاکار و مست عـصیانم کشانکشان دل من را سوی خدا بکشید تـمــام زنـدگـیــم را گـنــاه پُــر کــرده دوبـاره بـنـدگـیـم را به ابـتـدا بکـشـید خجالت از روی مهدی کشیدم و گفـتم بنا نـبـوده که جـور مرا شـما بکـشـید اگر ببیند علی خیلی آبـروریزی است حسابِ بیسر و پا، بیسر و صدا بکشید کـنـار دشـمـن زهـرا مـرا نـسـوزانـید مسـیـر آتـشمان را جـدا جـدا بکـشـید بـهـشـت را به رفـیـقـان آشـنـا بـدهـید غریبه را به سوی مشهدالرضا بکشید کـنـار سـفـرۀ مـهـمـانـی خـدا امـسـال برای سائل درمـانده هم غـذا بـکـشـید مریض گریهام و تشـنۀ سبـوی حسین به خشکی لب من خاک کربلا بکشید جنازهام به زمین ماند جـان مـادرتـان مرا حـوالی شـشگوشه زیر پا بکشید |